زندگینامه و وصیت نامه شهدای شهرستان سنقر

چنانچه مایل به درج وصیت نامه شهید خودهستید،مطلب مورد نظرتان را در پست نظرات قرار داده تا در وبلاگ قرار داده شود.

زندگینامه و وصیت نامه شهدای شهرستان سنقر

چنانچه مایل به درج وصیت نامه شهید خودهستید،مطلب مورد نظرتان را در پست نظرات قرار داده تا در وبلاگ قرار داده شود.

شهید مرتضی پناهی

زندگینامه شهید مرتضی پناهی

نام و نام خانوادگی:شهید مرتضی پناهی

نام پدر:براتعلی
تاریخ تولد:1342
محل تولد:سطر
مسئولیت در جبهه:رزمنده
تاریخ شهادت:1367/04/22
محل شهادت:منطقه دفکه
نحوه شهادت:شیمیایی
مدفن:سطر


قسمتی از زندگینامه شهید مرتضی پناهی

شهید مرتضی در سال 1342 در خانواده ای مومن و زحمتکش در روستای سطر دیده به جهان گشود. ایشان از کلاس سوم شروع به خواندن قران نمود و دوره راهنمایی را نیز در روستا به اتمام رساند و با شروع جنگ تحمیلی در سال 1362 به استخدام ارتش جمهوری اسلمی درآمد و در لشکر 81 زرهی خراسان در گردان شناسایی و عملیات مشغول خدمت گردیدو مدت 5 سال دلاورانه به شناسایی مواضع دشمن در جبهه های نبرد پرداخت پس از اتمام ماموریت در تاریخ 1367/4/22 پس از امضاء قطعنامه 598 شورای امنیت پس از تجاوز محور عراقدر منطقه خونرگ خوزستان به شهادت رسید.

شهید عباسعلی احمدی

شهید عباسعلی احمدی

شهید عباسعلی احمدی در روستای کوچک و زیبای سطر در نزدیکی شهر سنقر از توابع استان کرمانشاه چشم به جهان هستی گشود و کودکی را در دامان پاک خانواده‌ای کشاورز و زحمتکش گذراند. او پس گذراندن تحصیلاتش در مقطع دبستان، برای ادامه تحصیل راهی کرمانشاه شد. عباسعلی بعد از گرفتن مدرک ششم ابتدایی، به‌علت عشق و علاقه زیادی که به پاسداری از حریم کشورش داشت، به استخدام ارتش درآمد و در آموزشگاه گروهبانی تهران مشغول گذراندن آموزش نظامی شد. چندی بعد، به تیپ دزفول منتقل شد و در همین ایام (سال ۱۳۵۱ش) با دوشیزه‌ای مؤمن و مهربان ازدواج کرد و هم‌زمان پس از اخذ مدرک دیپلم، در کنکور دانشکده افسری پذیرفته شد و پس از پایان دوره مقدماتی در شیراز، به لشگر ۱۶ زرهی قزوین منتقل شده و در تیپ همدان خدمت را ادامه داد. سال ۱۳۵۵ش به زادگاه خود کرمانشاه منتقل شد و در همین دوران بود که به سیل انقلابیون پیوست و انزجار و نفرت خود را از رژیم منفور پهلوی اعلام کرد، به‌گونه‌ای‌که فعالیت‌های انقلابی‌اش سبب شد که در سال ۱۳۵۷ش به اسارت ساواک درآید و تا شب ۲۲ بهمن در زندان دژبان به‌سر برد. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی برای مبارزه و سرکوبی تحرکات منافقین و عوامل ضد انقلاب در کردستان در تاریخ ۲۶ مردادماه ۱۳۵۸ش عازم پاوه شد و با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، به‌همراه گروهان خود عازم گیلانغرب شد و در محور گروه نو، سرپل و کوره‌موش با دلاوری‌های فراوان مانع پیشروی نیروهای دشمن شد. در همین عملیات‌ها بود که از ۵ ناحیه بدن هدف اصابت گلوله قرار گرفت اما عشق حضور، سبب شد که دوباره و پس از مختصری استراحت در بیمارستان، با بدنی مجروح عازم میدان مبارزه شود. سرانجام روز چهاردهم دی‌ماه سال ۱۳۵۹ هجری شمسی در ساعت ۴ بامداد، شهادت‌نامه سرخش به تأیید حضرت حق رسید و او درحالی‌که فرماندهی گروهان یگان رزمی گردان ۲۸۵ تانک از تیپ لشگر ۸۱ را بر عهده داشت، طی عملیات مطلع‌الفجر بر اثر انفجار مین به آرزوی همیشگی خود یعنی شهادت فی سبیل‌الله رسید.