زندگینامه شهید مرادعلی همتی
نام و نام خانوادگی:مرادعلی همتی
نام پدر:محمد
تاریخ تولد:1340
محل تولد:گزنهله
مسئولیت در جبهه:رزمنده-بسیج
تاریخ شهادت:1362/11/28
محل شهادت:چنگوله
نحوه شهادت:اثابت گلوله
مدفن:گزنهله
قسمتی از زندگینامه شهید مسعود خالقی
زندگینامه شهید مرتضی پناهی
نام و نام خانوادگی:شهید مرتضی پناهی
نام پدر:براتعلیقسمتی از زندگینامه شهید مرتضی پناهی
زندگینامه شهید مرتضی خالقی
نام و نام خانوادگی:شهید مرتضی خالقی
نام پدر:اله حسینقسمتی از زندگینامه شهید مسعود خالقی
شهید مرتضی خالقی در سال 1346 در خانواده ای مذهبی در سنقر دیده به جهان گشود. بعد از دوران کودکی راهی دبستان شد ایشان با وضع مالی بد دوران دبستان را پشت سر نهاد تا این که برای بهتر شدن وضع خانواده مدرسه را رها نمود و به مکانیکی پرداخت. ایشان علاقه ی خاصی به شهادت داشت و عجولانه به خدمت مقدس سربازی رفتند دوره ی آموزشی را در لشکر 21 حمزه ی تهران به پایان رسانید و بعد عازم منطقه عملیاتی جنوب شد و بعد از 28 ماه خدمت شربت شهادت را نوشید.زندگینامه شهید مسعود افشاری
نام و نام خانوادگی:مسعود افشاری
نام پدر:معراجعلی
تاریخ تولد:1354
محل تولد:سنقر
مسئولیت در جبهه:رزمنده
محل شهادت:پاسگاه راویان
مدفن:سنقر
قسمتی از زندگینامه شهید مسعود خالقی
شهید مسعود افشاری در تاریخ 1354/06/28 در شهر سنقر به دنیا آمد.دوران ابتدایی و ابتدایی را در شهر سنقر به پایان رساند و با توجه به علاقه مندی خاص به ائمه به خصوص حضرت علی(ع) در 15 سالگی به ورزش باستانی می رفت و ایشان نقاش ماهری بودند تا اینگه افتخاری به خدمت مقدس سربازی رفت و محل خدمت او در تبریز بود تا اینکه در 19 رمضان به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
زندگینامه شهید مسعود خالقی
نام و نام خانوادگی:مسعود خالقی
نام پدر:یحیی
تاریخ تولد:1326/06/25
محل تولد:تهران
مسئولیت در جبهه:ستوان یار سوم
تاریخ شهادت:1364/05/06
محل شهادت:جبهه بستان
نحوه شهادت:ترکش خمپاره
قسمتی از زندگینامه شهید مسعود خالقی
شهید خالقی در سال 1326 در تهران در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد، پس از ترک تحصیل با مدرک سوم متوسطه وارد ارتش گردید. بعد از مدتی ازدواج کرد و ثمره آن سه فرزند بود در دوران حکومت نظامی گاهی که وی را اجبار برای سرکوب به شهر می فرستادند برای جلوگیری از کشتار مرذم بیگناه به سربازانش استفاده از فشنگ های تمرینی و نیز دستکاری از فشنگ های اصلی را آمورش می داد با پیروزی انقلاب اسلامی از همان ابتدا جهت سرکوبی، مسلح و راهی نبرد با ضد انقلاب شد.با از دست دادن مادر فداکارش به سبب بیماری سرطان و با داشتن مسئولیت همسر و فرزندان خردسال حضور در جبهه های نبرد با بعثیان را ترجیح داد او هفت سال تمام در عین بیماری داوطلبانه در سنگرهای عاشقانه جنگید و بلاخره چسم پاکش آماج گلوله توپ بعثیان در بستان شد و شبانگاهش را با پیوستن به لقاء الله صبح کرد.
زندگینامه شهید فریدون شهسواری
نام و نام خانوادگی: فریدون شهسواری
نام پدر: خداداد
تاریخ تولد: 1344
محل تولد: سنقر
مسئولیت در جبهه: رزمنده
تاریخ شهادت: 1367/05/10
محل شهادت: اهواز
نحوه شهادت: بمباران شیمیایی
مدفن: سنقر
زندگینامه شهید نصراله خورشیدی
نام و نام خانوادگی: نصراله خورشیدی
نام پدر: احمد
تاریخ تولد: 1333
محل تولد: سنقر
مسئولیت در جبهه: مردمی
تاریخ شهادت: 1357
مدفن: سنقر
قسمتی از زندگی نامه شهید نصراله خورشیدی
نام و نام خانوادگی: امیدعلی ملکی
نام پدر: اسمعلی
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: قوری چای
مسئولیت در جبهه: رزمنده
تاریخ شهادت: 1367/02/27
محل شهادت: دوجیله
نحوه شهادت: شیمیایی
مدفن: تازه آباد سراب
قسمتی از زندگی نامه شهید امید علی ملکی
شهید امید علی در سال 1347 دیده به جهان گشود پس از گذراندن دوران کودکی پاه به مدرسه نهاد و تا پایان دبستان به تحصیل ادامه داد و بهد به کارگری مشغول شد ایشان همیشه فعال بود او عاشق امام(عج) بود.شهید ملکی وقتی به جبهه اعزام شد مثل این بود که به آرزوی دیرینه خود رسیده بود تا اینکه در تاریخ 67/02/27 در دوجیله عراق در والفجر 10 در اثر شیمایی به شهادت رسید.
نام و نام خانوادگی: اردشیر قبادی
نام پدر: یارمحمد
تاریخ تولد: 1340
محل تولد: گردکانه علیا
مسئولیت در جبهه: رزمنده- بسیج
تاریخ شهادت: 1363/12/16
محل شهادت: سرپل ذهاب
نحوه شهادت: اصابت ترکش
مدفن: سنقر
قسمتی از زندگی نامه شهید اردشیر قبادی
شهید اردشیر قبادی در سال 1340 در روستای گردکانه علیا در خانوده ای متدین به دنیا آمد.وی فردی پرهیزکار و معتقد به انقلاب و جمهوری اسلامی بود و بعد از خدمت سربازی به بسیج معرفی شد و در جبهه های حق علیه باطل مشغول انجام وظیفه گردید تا اینکه در تاریخ 63/12/16 در منطقه سرپل ذهاب شربت شهادت را نوشید.
نام و نام خانوادگی:اسمعلی فرحناکی
نام پدر: شیرعلی
تاریخ تولد: 1332
محل تولد:روستای سورن آباد
مسئولیت در جبهه:رزمنده
تاریخ شهادت:1377/04/13
نحوه شهادت: شیمیایی سال 1365
مدفن:سنقر
نام و نام خانوادگی: اسمعلی نوری
نام پدر: محمد
تاریخ تولد: 1344
محل تولد: کلگاه زمان
مسئولیت در جبهه: رزمنده-پاسدار وظیفه
تاریخ شهادت: 1365/02/29
محل شهادت: حاج عمران
نحوه شهادت: مفقود الاثر
زندگی نامه شهید کرمخدا احمدی
این شهید بزرگوار درسال ۱۳۴۶درروستای
لیلمانج (کرمانشاه -سنقر ) درخانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود درسایه
مهرپدرومادری بسیارزحمت کش ایام طفولیت راپشت سرگذاشت و تحصیلاتش راتامقطع
ابتدایی دردبستان شهید مفتح همان روستا ادامه داد اما بخاطر فقرمالی
وتنهایی پدر درامورات زندگی وعدم دسترسی به مدرسه راهنمایی ازادامه تحصیل
بازمانده ودرکنار پدرش به کاروکوشش وفعالیت ادامه دادند مردم روستا اورا
بخاطرداشتن اخلاق پسندیده وخلق وخوی نیکو بسیاردوست داشتند وحضورفعال وی
درمراسم مذهبی وامورخیریه روستا محبوبیت آن بزگواررادوچندان کرده بود
ازفعالیتهای مذهبی ایشان میتوان به شرکت درمراسم دعای کمیل ُزیارت
عاشوراموذن مسجد وراه اندازی هیئت عزاداری وسوگواری سروروسالار شهیدان
حضرت اباعبداله الحسین (ع )وشرکت درکلاسهای آموزش قرائت قرآن که درهمان
روستا برگزارمیشد اشاره نمود درماههای مبارک رمضان علاقه وافربه خواندن
دعاها ومناجاتها داشتند وخودراهمواره یک سربازولایت میدانستند اوجوانی پاک
امانت دارودارای اخلاق نیکو دربین فامیل ومردم ودوستان بودند این بزرگوار
باتوجه به علاقه ای که به سپاه پاسداران داشت درمورخه ۱۸/۱/۶۵ازطریق سپاه
سنقر به خدمت اعزام شدند ودرپادگان کربلا (کرمانشاه )مراحل آموزش رزم
راگذراندند وبلافاصله بعد ازآموزش راهی جبهه های جنگ حق علیه باطل شد ند که
درمورخه ۲۵/۳/۶۵درمنطقه عملیاتی مهران درحین خنثی کردن گلوله خمپاره
بااصابت ترکش خمپاره به ناحیه سینه وشکم به درجه رفیع شهادت نائل آمدند
روحش شادوراحش پررهروباد
فزاری از وصیت نامه شهید اسمعلی فرهنگیان
بسمی تعالی
( ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون)
این کور دلان گمان کرده اند که شما جوانان و عزیزان خود را در راه نفت و بنزین داده اید ."امام خمینی"
با درود به روان پاک شهیدان و آرزوی طول عمر برای رهبر وصیت نامه خود را شروع میکنم :
آرزویم این است که قبل از امام بمیرم و مرگ امام را نبینم زیرا من طاقت دیدن مرگ رهبر را ندارم .
پدر و مادر گرامیم سلام ،
ممکن است وقتی که شما این نوشته را می خوانید من دیگر نباشم و از حالت مادی که دارم خارج شده باشم چون برای یک مسلمان مرگ وجود ندارد و این حالت تحولی بیش نیست،امیدوارم زیاد بی تابی نکنید که این کار از اجر شما می کاهد.انسان برای گذراندن امتحان در این جهان آفریده شده است و تمام کارها و مسائل برای امتحان انسان می باشد و فرزند دار شدن هم جزیی از این امتحان می باشد . فرزند امانتی است پیش شما از طرف خداوند که در موقع لزوم آن را باید پس دهید ، وانگهی این مرحله برای همه می باشد (انا لله و انا الیه راجعون)پس چه خوب است آدمی در راه خدا از این مرحله بگذرد.پدر جان دیگر نزد جدمان سرشکسته نیستیم چون پسرت راهی را رفت که آنها رفتند و امیدم این است که در شب اول قبر به پابوس آنها می روم و از شما می خواهم که قدر این نائب مهدی (عج)رابدانید که اطاعت از واجب شرعی است ، راه من را ادامه بده حتی از راه کمک به فقیران و درماندگان . هر چند می دانم که خودت از همه محتاج تری ولی به خود ببال که خدا یاری دهنده محتاجان است.
مادر فدای قلب تو از من رمیده ای آیا مگر ز من سخن بد شنیده ای
تو بوستان سبز وجود منی و من آن غنچه توام که توام پرورده ای
ای مادر مهربانم کوه باش و چون کوه استقامت کن ، لحظه ای از نام و یاد خدا قافل مباش، در راه دین بکوش،قامتت را بلند گیرو ندای (الله اکبر – خمینی رهبر)سرده و سخن شهیدان راه خدا را به مردم برسان که همانا سخن ما پیروی کردن از قرآن و خدا می باشد . مادر هر گونه افسردگی و ناراحتی مطمئنا باعث عذاب روح من می شود . پس مادر عزیزم خوشحال و امیدوار باش ، مادرم من پسر خوبی برای تو نبودم ، امیدوارم مرا عفو کنی . مادر جان من از نظر مادی چیزی ندارم و آن لباسهایی که در خانه دارم به جنگ زدگان اهدا کنید.
ای برادر عزیزم خوشحال باشید و غیر از اسلام و قرآن به چیز دیگری فکر نکنید زیرا هر چه خیر و صلاح انسان است در این کتاب نهفته است و شما نیز سعی کنید که راه خدا را ترویج نمایید و در این راه از بذل جان و مال دریغ نفرمایید .
ای خواهران عزیزم زینب گونه پیام شهیدان راه خدا را به گوش جهانیان برسانید و زینب گونه راه برادرتان را ادامه دهید .
همسرم افتخار کن و بر خود ببال و اگر من شهید شدم برایم اشک مریز زیرا تو همسر یک پاسداری ، تو همانند زینب بردبار باش و سعی کن که کودک مرا همانند دو کودک زینب (س)که در روز عاشورا فدای برادرش کردو در راه خدا کشته شد و نثار کرد پرورش دهی . اگر شهادت نصیب من شد دخترم را لباس شادی بپوشان زیرا تنها یادگار من نزد تو می باشد .
زندگی نامه شهید مرتضی سپهری
شهید مرتضی سپهری در سال 1316در یکی از روستا های اطراف سنقر به نام کهریز چشم به جهان گشود .در خردسالی مادر بزرگوارشان را از دست دادند و در سن نوجوانی طعم تلخ فقدان پدر را تجربه نمودند.
درسال1337 ازدواج کردند و برای ادامه زندگی به شهرستان قصرشیرین مهاجرت کردند.ثمره این ازدواج سه فرزند (یک پسر ودو دختر به نام های مریم ونسرین)می باشد که فرزند ذکور ایشان در نوزادی دار فانی را وداع گفتند. شهید سپهری در قصرشیرین به استخدام آموزش وپرورش درآمدند و مشغول به خدمت شدند.
درزمان جنگ تحمیلی بعد از تحمل مشکلات فراوان و مقاومت در مقابل نیروهای بعثی ودر آستانه اشغال قصرشیرین مجبور به مهاجرت به کرمانشاه شدند .شهید سپهری بعد از نقل مکان به کرمانشاه در اداره آموزش و پرورش ناحیه 2 مشغول به انجام وظیفه شدند.
از سجایای اخلاقی ایشان می توان به مومن بودن ومتعهد بودن به انقلاب و امام (ره)اشاره نمود.وی خوش اخلاق ،بامحبت،رئوف با کودکان،خاضع در مقابل بزرگان ،خانواده دوستودر یک کلام انسانی متصوف به اخلاق حسنه بود.
درتاریخ 1365/08/23 براثر بمباران وحشیانه بعثیون عراقی شهید مرتضی سپهری دعوت حق را لبیک گفته و با قلبی مطمئن و راضی به سوی دیار باقی شتافتند.همسفران وی در این هجرت شهید علی سپهری(برادر)،شهیده فرخ تاج مرادی (همسر)،شهیده مریم سپهری (فرزند)،شهیده حسنانظری(نوه)بودند.که هجرتی بس دور به سوی نور نمودند.روانشان شادوراهشان پررهرو باد.
فرازی از وصیت نامه شهید حیدر حمزه ای
ای پدر مهربان و دلاورم افتخار کن که چنین فرزندی در راه خدا شهید داده اید ناراحت نباش و غم نخور که من با اهلبیت حسین یعنی با اصغر و اکبر هم نشین شده ام. برای آنان گریه کنید. که در کربلا سه روز روی زمین داغ ماندند و شهید شدند که از خداوند متعال توفیق خدمت خالصانه را در جهت تحقق بخشیدن به اهداف متعالی جمهوری اسلامی برای همه مسئولین مخلص به اسلام و مردم خواستار بود. ان شاءا...
زندگینامه شهید حیدر حمزه ای
نام و نام خانوادگی : حیدر حمزه ای
نام پدر: علی عسکر
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: سنقر- روستای تپه رش
تاریخ شهادت:1364/12/07
محل شهادت: سلیمانیه عراق (والفجر9)
نحوه شهادت: اصابت ترکش
زندگی نامه:
در سال 1347در خانواده ای مومن و متعهد و مستضعف در روستای تپه رش به عرصه هستی پاگذارد. وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان تپه رش تا کلاس پنجم ادامه داد. بعد دوران راهنمایی را در شهرستان سنقرکلیایی گذراند. تا اینکه خودش را به بیسج افتخاری معرفی کرد و بعد از مدتی گفتند، برای جبهه ثبت نام می کنم. ما گفتیم مگر درس نمی خوانی؟ گفتند که من باید به جبهه بروم. چون مردم خائن به ایران تجاوز کرده اند. من می خواهم به کمک دیگر برادران بروم.
وقتی تاریخ اسلام را می خوانیم می بینیم در صدر اسلام آنهایی که گرد شمع وجود حضرت محمد (ص) جمع شده بودند مردمی تهیدست و ستم دیده و مستضعف و رنج کشیده بودند.
اکنون بعد از گذشت 1406 سال باز می بینیم همان طبقه محروم و فقیر و رنجدیده هستند که پرچم اسلام را بر دوش کشیده و در راهش جانفشانی می کنند.
طبق دستور قرآن کریم و پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) و رهبر کبیر جهان اسلام حضرت آیت الله العضمی نایب امام خمینی بت شکن بر مسلمان واجب است که بر علیه یزیدیان و ستمگران به پا خواسته حق را بر باطل پیروز گرداند و من بنده ناچیز خدای بزرگ به دستور رهبر عظیم الشان نایب امام خمینی به پا خاسته تا آخرین قطره خون خود را به خاطر اسلام و برقراری دین و قرآن کریم از برای سرکوبی دشمن از پای نخواهم نشست.
شهید هوشنگ ورمقانی
شهید حاج هوشنگ ورمقانی هشتم تیر ماه سال 1338 در روستای ورمقان شهرستان سنقر متولد شدند، در سال 57 و پس از کسب دیپلم تجربی به خدمت مقدس سربازی در لشگر 28 پیاده کردستان (از لشگرهای ارتش جمهوری اسلامی ایران) اعزام و در دوران سربازی به دلیل فعالیت های شبانه روزی علیه ضد انقلاب، موفق به کسب مدال رشادت شدند.در سال 59 وارد جهاد سازندگی شده و مدتی را در خدمت محرومان منطقه کردستان بودند. در سال 1360 وارد سپاه شده و از سال60 تا 67 مسئولیت های مختلفی از جمله مسئول گزینش سپاه قروه، فرماندهی سپاه دهگلان، فرماندهی عملیات و اطلاعات تیپ پرافتخار بیت المقدس، فرمانده نیروهای اعزامی به قصر شیرین، جانشین و رئیس ستاد تیپ بیت المقدس را بر عهده داشتند. ایشان در دوران دفاع مقدس به افتخار جانبازی نائل آمدند و نزدیک به یکصد روستای منطقه دهگلان را پاکسازی و به دست نیروی مردمی سپردند که این اقدام شهید ورمقانی مورد تحسین فرماندهان ارشد سپاه قرار گرفت.
خاطرات بسیار شیرینی از شهید ورمقانی و مجاهدت های او در طول دفاع مقدس و در شب های جزیره مجنون و موقعیت های شهید افیونی به جای مانده است. در سال 1368 بعنوان یکی از فرماندهان موفق دفاع مقدس به دوره دافوس که یکی از دوره های عالی نظامی است، معرفی و در این دوره موفق به کسب عنوان دانشجوی برتر دانشگاه امام حسین (ع) شدند. ایشان در این دوره با بسیاری از مسئولان فعلی نظام و سپاه هم کلاس بودند که همگی به هوش نظامی بالای شهید ورمقانی اذعان دارند. در سال1370 بعنوان پاسدار نمونه به مکه مکرمه مشرف شدند و پس از آن بعنوان یکی از فرماندهان کلیدی و مورد اعتماد سپاه در منطقه شمال غرب به مبارزه با دشمنان مردم کرد پرداختند، به طوری که بسیاری از طرح ها و برنامه های شهید ورمقانی برای مبارزه با ضد انقلاب و تامین امنیت هم اکنون پس از گذشت سال ها اجرا می شود. در سال های 73و74 بعنوان پاسدار نمونه سپاه پاسداران انتخاب شدند. ایشان پس از سال ها انتظار شهادت، سرانجام در اول تیر ماه سال 1375 در محور قهر آباد سلیمان سقز توسط گروهک منحله دمکرات به شهادت رسیدند. البته داستان شهادت ایشان بسیار تکان دهنده است، بطوری که شهید ورمقانی 2 ساعت تمام، در کمال شجاعت و یک تنه به مقابله با 70 نفر از نیروهای ضد انقلاب پرداختند و سرانجام مظلومانه به آرزوی دیرینشان رسیدند، که اعترافات عوامل شهادت حاج هوشنگ، خود گواه این مطلب است. از مراسم تشییع پیکر وی می توان به یکی از بی نظیرترین مراسم ها در سطح منطقه نام برد؛مردم با حضور خود در مراسم تشیع شهید ورمقانی،زحمت ها و تلاش های شهید ورمقانی را بی پاسخ نگذاشتند.
فرازی از وصیت نامه شهید علی اکبر احمدی
اکنون که در جبهه های حق علیه باطل نبرد می کنیم و هر روز شاهد رسیدن عده ای از دوستانمان به آرزوی شهادت می باشیم از شما همسر مهربان و پدر و مادر دلسوزم خواستارم که برایم دعای رسیدن به لقا اله ، خواندن نماز اول وقت و پیروی بی چون و چرا از فرمان های امام خمینی و سعی در راه رسیدن به خواسته های امام و یاران شهیدش را بطور جدی دارم . بیوگرافی طراح وبلاگ : اینجانب مرضیه احمدی فرزند شهید علی اکبر احمدی آموزگار مقطع ابتدایی آموزش پرورش شهرستان سنقر که در حال حاضر و در سال 90 مشغول به فعالیت در ستاد شاهد شهرستان سنقر در سمت معلم راهنما می باشم .انگیزه شخصی اینجانب از ایجاد این وبلاگ کمک جزئی به تحقق آرمان های شهدا و انقلاب اسلامی ایران و شرح وظایف ستاد های شاهد در ادارات آموزش و پرورش جهت اطلاع علاقمندان می باشد .
ای مادر بدان که من دیر زمانی است آرزوی چنین زمانی را می کشیدم و تو اجری بس عظیم نزد پروردگار داری و به راهی که رفتم تفکر کن و آنگاه خوشحال خواهی شد که تو نیز به سهم خود فرزندی را به پیشگاه خداوند متعال هدیه کرده ای.
فرازی از وصیت نامه شهید مهران صدری
راهم را با پشتیبانی همیشگی خود و با عملتان از امام خمینی و انقلاب عزیز اسلامی ادامه دهید و هر موقع دلتان شکست دعای فرج امام زمان (ع) را بخوانید.
فرازی از وصیت نامه شهید امرعلی دهنوی
من راهی را انتخاب کردم که مایه افتخار برای شما باشد و من از شما می خواهم که بعد از من ادامه دهنده راه شهیدان باشید و به این انقلاب و این مرز و بوم مردانه عشق بورزید.
فرازی از وصیت نامه شهید غلامرضا صورتی
تنها آرزوی من این است که پرچم لا اله الا الله و محمد رسول الله به رهبری حضرت مهدی (عج) بر تمام جهان افراشته باشد. با یک دست قرآن و با دست دیگر اسلحه در دست می گیرم و برای مبارزه با جور و ظلم و تجاوز راهی شهر شهادت می شوم.
فرازی از وصیت نامه شهید ولی حیدری
دوستان و فامیل واقعی من کسانی هستند که بعد از شهادتم راهم را ادامه دهند و از دستورهای امام اطاعت کنند، میان خود امت واحد به وجود آورند و نیز در مبازه علیه باطل شرکت کنند.
فرازی از وصیت نامه شهید شیرمراد احمدی
برادران ما را فراری از مرگ نیست و با مردن نیز فراری از حکم خدا نیست پس خوشا به حال آنانکه زندگیشان برای خداست، مرگشان در راه خدا و جز راه خدا راهی ندارند و جز ذکر خدا یادی ...
خداوند به ما این توفیق را بدهد که بتوانیم رهرو راه شهیدان پاکباخته باشیم.
فرازی از وصیت نامه شهید منصور محمدی
همیشه عامل انجام و اجبات و ترک محرمات باشید و اهمیت زیادی به دعاها و مجالس عزاداری ابا عبدالله و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است.
فرازی از وصیت نامه شهید جمشید ادیبی
برای تداوم این انقلاب شهدای بسیاری خواهیم داد و دشمن از این شهادتها بیم دارد.
فرازی از وصیت نامه شهید حجت اله احمدی
این ما هستیم که باید با جان و مال بکوشیم تا پرچم اسلام همچنان استوار بماند.
فرازی از وصیت نامه شهید وحید ادیبی
سرافرازی اسلام ، پایندگی قرآن ، حفظ جمهوری اسلامی و حفظ خون شهداء نیاز به فداکاری دارد.
فرازی از وصیت نامه شهید علیرضا خزائی
شهید جواد سرحدی