شهید مجتبی احمدی سال ۱۳۳۲ در خانواده مذهبی در (لیلمانج)کرمانشاه دیده به جهان گشود ، وی دوران کودکی خویش را در کنار پدر به تحصیل و کشاورزی پرداخت ،دورانی را که پر بود از صفا و صمیمیت لکن در زیر پرچم طاغوت نمی توانست بسر ببرد پس به خاطر همین و دلایل دیگر عازم تهران شد که پرده دیگری از زندگی خویش را رقم بزند.دوران ستم شاهی را در مبارزه گذراند تا اینکه به خدمت مقدس سربازی رفت سربازی که مصادف بود با جنگ نفت شهر ایران و عراق در سال ۱۳۵۲ شمسی ، وی با وجود تنفر زیادی که نسبت به نظام شاهنشاهی داشت لکن عشق به ایران و وطن و سرزمین باعث شد که در راه  وطن  خویش فداکاری های زیادی را از خود نشان دهد وباعث شود از وی به عنوان سرباز نمونه کشوری یاد کنند و نخست وزیر وقت امیرعباس هویدا نشان شجاعت و لیاقت و مدال افتخار را شخصا بر سینه وی نسب نمایید ایشان در همان دوران جراحت های زیادی را دید که وقتی از سربازی بر می گردد در بدن وی ترکش های فراوانی وجود داشته و موجبات رنج ایشان را فراهم کند ایشان زمان بین سربازی  تا انقلاب را در تهران و در مبارزه علیه رژیم منحوس شاهنشاهی بسر میبرد و هنگامی که انقلاب مقدس اسلامی به پیروزی میرسد  ایشان بلافاصله خود را در عضوییت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در می آورد که بتواند نقشی را در مسایل کردستان و کرمانشاه داشته باشد و برای رضای خدا و اهل بیت قدمی بر دارد…،،ایشان در سال ۱۳۶۰ به عنوان فرمانده گردان عاشورا شهرستان سنقر عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل میشود و با وجود نیازمندی شدید خانواده اش به وی پیام امام عزیز را لبیک گفته و جان خود را بر کف دست نهاده و عازم حبهه چنگوله میشود  سپس در دوران جنگ به خاطر لیاقت هایی که از خود نشان میدهد وی ابتدا به عنوان مسول تدارکات سپاه شهرستان سنقر و نیز مسول پشتیبانی تیپ ۱۰۰انصارالرسول و همزمان مسول پشتیبانی سپاه ویژه جوانرود ونیز فرمانده پادگان ومسول ستاد لشگر الزهرا را بر عهده ایشان قرار میدهند در دوران جنگ در موقعیت پاوه بارها حظور پیدا میکند و با فرماندهانی چون دکتر چمران و سردار شهید احمد کاظمی  وسردار شهید سعید قهاری وسردار عظیمی فرمانده کنونی سپاه کرمانشاه وسردار نوروزی و.. همرزم بود و چنان از خود ایثار نشان داد که حزب دمکرات برای سر ایشان جایزه تعیین میکند و.. در دوران جنگ بارها وبارها مجروح شد ولی به خاطر روحیه ای که داشت از گرفتن درصد جانبازی خودداری می کند و همرزمان ایشان می گویند که ایشان گفته است ما با خدا معامله کردیم نیازی به درصد جانبازی نداریم وی حتی در جبهه پاوه(شیخ صالح)بر اثر بمباران شیمیایی مجروح شدو..از ایشان در عملیات والفجر ۱۰به عنوان فرمانده نمونه تقدیر ویژه شد سرانجام در سال ۱۳۷۳ بعد از ۹۶ ماه جبهه و ۱۳سال پاسداری ازانقلاب در حالی که مسول کنترل اموال پشتیبانی غرب را بر عهده داشت در ماموریت به شهادت میرسد روحش شاد